عطنا - ریشه و دلایل این که چرا روز ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ نماد ، رویارویی تمام عیار دو جبهه حق و باطل است ، از چند جهت قابل تامل و بررسی است که بدان اشاره می شود.
۱. از جنبه معرفتی و شناختی
هر مکتبی برای بیان مهم ترین دیدگاه و رویکرد های مبنایی خود به انسان و به جامعه و هستی و به متافیزیک و عالم معنا و کشف و شهود، و همچنین برای تبیین روابط میان ساحت های یاد شده، واژگان خاص خود را دارد که با واسطه هایی معرفتی و برهانی و علمی که توام با ایمان و باور قلبی و درونی به عالم غیب است، تمامی این واژگان و مفاهیم کلیدی از جهان بینی آن مکتب سرچشمه می گیرد . در مکتب قرآنی اسلام و معارف نبوی، یکی از این واژگان که اتفاقا از مفاهیم بنیادین و اساسی آن هم به شمار می آید و ظرفیت معنایی چند منظوره ای هم دارد . مانند بار معرفتی، بار اعتقادی و بار سياسی و اجتماعی و فرهنگی، دو پارادایم و دو مفهوم *حق * و *باطل* است. در اهمیت حق همین بس که خداوند در آیات زیادی در قرآن، خود را و انبیاء الهی و اوصیای آنان را، و تمام کائنات و هستی را و تمام روابط میان این ها را و تمام قواعد اداره ابن جهان هستی را اعم از زمینی و آسمانی همه را * حق * معرفی کرده است و باورمندان و پیروان آن را جبهه حق و در نقطه مقابل، هرآنچه را که بخواهد با حق و اهل آن ستیز و جنگ و مواجهه براندازانه و عملی داشته باشد را باطل و شیطانی و اهل آن را جبهه باطل و جبهه شیطان نامیده است. سیره نظری و عملی تمامی انبیاء از آدم تا خاتم و تمامی اوصیای آنان و خاصه اوصیای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، از امیرالمؤمنین نا حصرت صاحب الامر نیز همگی موید و گواه این معنا است. علاوه بر آن تاریخ اجتماعی و سیاسی هریک از انبیاء الهی و اوصیای آنان نیز گواه تجربی و تاریخی این مطالب کلیدی و مهم است. شاید بتوان مبداء این رویارویی را از داستان هبوط آدم و مواجهه شیطان و اغواگری آن با حصرت آدم بدانیم و پس از آن ماجرای هابیل و قابیل به عنوان اولین رویارویی حق و باطل دانست . ماجرایی که در طول زیست اجتماعی و سیاسی یکایک از انبیاء الهی از آدم تا خاتم ادامه یافت. ماجرای حضرت ابراهیم و نمرود، حضرت موسی و فرعون، و در نهایت حصرت ختمی مرتبت ، پیامبر اسلام با سران قریش و کفار و منافقان تنها نمونه هایی برجسته از رویارویی دو جبهه حق و باطل است.
۰۲ از جنبه تاریخ و تفکر سیاسی و اجتماعی
از منظر دانش سیاسی و اجتماعی ، چه در وجه نظری یا وجه تحققی و عملی آن ، آن چه از عصر افلاطونی یا دوره شکوفایی تفکر و تمدن اسلامی و یا در طول قرون وسطی مطرح بوده یا در دوره جدید از عصر روشنگری تا کنون در خصوص فلسفه و اندیشه های اجتماعی و سیاسی و نیز دانش و علوم اجتماعی و سیاسی غرب تا کنون به ما رسیده است و در عمل هم بر اساس آن نظام هایی سیاسی شکل گرفت که آمدند و رفتند ، ، همگی بیانگر و مبین دو اندیشه و دو جریان فکری و عملی سیاسی و اجتماعی حق و باطل است. یکی اندیشه ای که حکمت و فضلیت محور و عدالت گستر است و خواهان برپایی جامعه ای عاری از فقر و فساد و تبعیض و نابرابری و جنگ و خشونت است، و آن را * حق * معرفی می کند و ودر نقطه مقابل اندیشه و نظام سیاسی که اگر چه ممکن است ، بعضا از عدالت و آزادی و برابری هم دم بزند ، اما وقتی با دقت مبانی فلسفی و معرفتی آن کنکاش می شود، سر از نژادپرستی و بی عدالتی و برتری جویی و حاکمیت و اصالت زر و زور و قدرت درمی اورد و در عمل هم چنین کارنامهای داشته اند. مانند ماهیت فلسفی و معرفتی مکتب سرمایه داری نوین و ماهیت عملکردی و کارنامه ای نظام سرمایه داری آمریکا و غرب به مثابه * باطل *
۰۳ از جنبه وقوع انقلاب اسلامی ، زلزله سیاسی قرن
با قیام رادمردی از جنس انبیاء الهی به نام * روح الله خمینی * که امام و پیشوای سیاسی و مذهبی بود و با حمایت مردمانی از جنس غیور مردان ایرانی که به لحاظ تاریخی مردمانی با فرهنگ و با علم و با هوش و ظلم ستیز و عدالت خواه بودند و هستند در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با وجود همه ی حمایت هایی که همه ی قدرت ها و ابرقدرت های خارجی از رژیم ستم شاهی و فساد آلود و بیفرهنگ و ضد انسانی محمدرضا شاه، شد، اما چون * باطل * بود و جبهه مقابل * حق * بود ،سر انجام بساط ۲۵۰۰ سال حکومت شاهنشاهی در ایران به لطف خدا و رهبری امام و اراده و خواست مردم در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ برچیده شد و انقلاب اسلامی به عنوان بزرگترین رخداد سیاسی جهان به وقوع پیوست و به دنبال آن نظام جمهوری اسلامی ایران تاسیس شد.
از آن زمان تا به امروز که در آستانه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ هستیم چهل و چهار سال پر ماجرا می گذرد.
ماجراهایی که همگی حکایت از مقابله دو جبهه حق و باطل دارد. در یک جبهه آمریکا و عرب و هم پیمانان بین المللی و منطقه ای و نوکران بیمقدار آنان قرار دارد ، که با همه ی توان اقتصادی و سیاسی و رسانه ای و دیپلماسی و نظامی و امنیتی و تحریم و تحریف و کارشکنی سعی بلیغ و کوشش و تلاش شبانه روزی کردند تا * نور خدا * و * جبهه حق * را که امثال شهیدانی چون رجایی ، باهنر ، شهریاری ، فخری زاده ، چمران ، شهدای محراب، شهدای شاخص دفاع مقدس ، کاظمی، باکری، همت ، حرازی، و شهید جبهه ضد استکباری شهید سلیمانی و... در این جبهه قرار دادند را شکست دهند. نور خدا را خاموش کنند و اهل جبهه حق را یعنی مردم ایران را شکست دهند تا دوباره رؤیای بازگشت بر سر سفرههای زیز زمینی نفت و روززمینی معادن ژر خیز ایران را جشن بگیرند.
مردم ما بهتر از هر کسی می دانند که در این ۴۴ سال سران صهیونیستی کاخ سفید و سران آمریکایی رژیم اسعال گر اسرائیل مستقر در تل آویو و دیگر کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای منطقه و تفاله های مزدور و وابسته به آنان از هبچ کوششی برای پیروزی جبهه خودشان و شکست جبهه حق فروگذار نکردند، اما هر روز منفورتر و شکست خورده تر از روز قبل عقب نشینی کردند.
حضور یکایک مردم ایران از بزرگ و کوچک، کرد، لر، بلوچ و دیگر اقوام گرفته تا عامی و روشنفکر تا سیاسی و غیر سیاسی، تا معترض و منتقد تا شهری و روستایی و تا دهه شصتی و هفتادی و هستادی و نودی ، حضور و مشارکت همه و همه به مثابه حضور در جبهه حق به درازی تاریخ است. به منزله همراهی با شهدای اسلام از کربلای حسینی تا انقلاب خمینی است. به منزله رو سفیدی در نزد شهید سلیمانی در دنیا و آخرت است. به مثابه اصرار ما ایرانیان بر هویت ایرانی اسلامی مان در برابر هویت شیطانی شیطان صفتان عصر جاهلیت مدرن است. حضور ما در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال ، سندی خواهد بود برای آزمون الهی تک تک ما ،
بی شک تمامی هزاران بوق های شیطانی در جبهه باطل از طریق شبکه های فراوان ماهواره ای و شبکه های اجتماعی در قالب ها و شیوه های گوناگون ، صوتی، تصویری، طنز ، هنری ، سیاسی، روانی و ... کوشش می کنند تا اهل حق را در جبهه حق به بی تفاوتی سوق دهند. این ما و این ۲۲ بهمن امسال و این چشمان منتظر صاحب الزمان به قدوم ما ، بدانیم این قرن همان گونه که امام خمینی فرمود، قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است و این انقلاب امروز قوی تر از دیروز و دشمنانش ضعیف تر از دیروز اند.، مهم آزمون من و شما است.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
سلام
پیر.وزی حق بر باطل. ادامه دارد. ..